Fatma Muxtarova Vídeos
cantante soviética
- mezzosoprano
- ópera
- Imperio ruso, Unión Soviética
- cantante de ópera
Última actualización
2024-05-16
Actualizar
Fatma Mukhtarova Afrasiyab Badalbeyli 1893
زندگینامه - بخش اول سرنوشت فاطما موختارووا بیشتر به داستان خیالی سیندرلا شبیه است، که به دست تقدیر پرنسس شد. همان دست تقدیر فاطما، دخترک فقیر با لباسهای مندرس را که روزی در سوز و سرمای خیابانهای روسیه پرسه میزد، را به معروفترین تئاترها و صحنه-های اپرای شوروی کشاند. فاطما در سال 1893 در شهر اورمیه متولد شد. پدر وی، عابباس ریضایئف، از اهالی ترک اورمیه و مادرش یک تاتار لیپکای لهستانی بنام سارا حَسَن ئویچ بود. خانوادۀ فاطما مدتی پس از تولد وی به روسیۀ تزاری مهاجرت کردند و در شهر رُستو-نا-دُن ساکن شدند. پدر موختارووا كه يك خواننده خياباني بود، در سن ٢٨ سالگي، هنگامي كه فاطما سه ساله بود، به سبب بيماري سل فوت كرد. فاطما بعدها در خاطراتش نوشت: «پدرم با مرگش، شادی و سالهای خوش کودکی ام را نیز با خود برد و صدای زیبایش را برای من به میراث گذاشت». پس از فوت پدر، مادر موختارووا، با يك ترك مهاجر ديگر از ايران بنام ستار موختاروو كه نوازنده ارگ خياباني بود ازدواج نمود. خانوادۀ این ارگ نواز خیابانی، در جستجوی تکه¬ای نان، از شهری به شهری دیگر میرفتند و در نهایت به سَنت پترزبورگ رسیدند، شهری که به بدی گذشته در آن زندگی کردند. خانوادۀ مستاصل، فاطمای هفت-ساله را برای گرفتن کمک از مردم به خیابان فرستادند. فاطما مدتی طولانی در خیابانهای سرد سنت پیترزبورگ پرسه زد ولی دختر مغرور نتوانست بر شرمش فائق آید و دست خود را جلوی دیگران دراز کند. در حالیکه سرمای شدید و وزش بیرحمانۀ باد او را اذیت میکرد، این خوانندۀ آیندۀ اُپرا خود را به چهاردیواری حیاط یکی از خانه¬ها رساند تا از سوز باد در امان باشد. همانطور که کنار دیوار یخ زده زانوانش را بغل کرده بود پدرش و دوران زیبای کودکی را بخاطر آورد. پدری که به گفتۀ مادرش او را بسیار دوست داشت. در همین زمان بود که نیرویی نامرئی فاطما را به سمت چاه وسط حیاط کشاند و ترانه ای روسی از لبانش جاری شد که از پدرش شنیده بود. برخی کلمات ترانه را خیلی بد میخواند و معنی کلمات را نمیفهمید، زیرا روسی خوب نمیدانست، ولی صدای دلنشینش او را تشویق میکرد که ادامه دهد. صدایی که قرار بود محبوب همگان شود. ناگهان پنجره¬ها باز شدند و از پشت آنها مردم کنجکاو نمایان شدند که به دنبال این صدای زیبا بودند و با دیدن فاطما با لباس های مندرس و وصله دار برای او سکه و پول پرت کردند. پول زیادی جمع شد و فاطما آنرا برای خانواده اش برد. پس از مدتی، فاطما به یک سلبریتی در بین هنرمندان خیابانی تبدیل شد و با این کار هزینۀ زندگی خانواده را تامین میکرد. فاطما یک لباس اوکراینی به تن میکرد و همه او را کاتیا صدا میزدند. مادرش نام مسلمان او، فاطما، را مخفی میکرد. اندکی که بزرگتر شد فاطما در قطارها مخفی میشد و از شهری به شهر دیگر میرفت: «شهری نبود که سرنوشت مثل یک تور مسافرتی مرا به آن شهر نبرد درحالیکه قامتم در زیر صندلی کوپه های درجه سه فشرده میشد» کاتیا به شهرهای زیادی سفر کرد تا به پایتخت ناحیۀ وُلگا، شهر ساراتوو رسید. به گفتۀ خودش: «ساراتوو سرنوشت مرا رقم زد» اولین باری که موختاروا پا به ساراتوو گذاشت 14 سال داشت. لیدیا روسلانووا، از خوانندگان معروف روسی، یکی از اجراهای فاطما را بخاطر دارد. لیدیا که آن موقع یک کارگر سادۀ کارخانه بود با شنیدن صدای فاطما آنچنان تحت تاثیر قرار میگیرد که همۀ پولی را که به همراه داشت به وی می¬دهد. ادامه در ویدئوی بعدی
¿No más?
Cada día soclassiq busca nuevos artículos, vídeos, conciertos, etc. sobre música clásica y ópera, sus artistas, lugares, orquestas....
Fatma Muxtarova ? Todavía no hemos reunido mucho contenido sobre este tema, pero seguimos buscando.
o
- cronología: Cantantes líricos (Europa). Intérpretes (Europa).
- Índices (por orden alfabético): M...